هر آنكس كه پس از آنكس

ليلا صادقي
nevisa_online@yahoo.com

هر آنكس كه پس از آنكس


ليلا صادقي

گاهي انسان خاطرات زندگي گذشته اش را خواب مي بيند. ليلا آن وقت ها، شاهي بودكه قصه اش سر دراز دارد. اين را تازگي ها فهميده و هنوز حسش را نمي دانيم. شايد بعدها از اين موضوع خوشحال بشود و شايد هم ناراحت.

به آغاز وزيري مي كردم و اصلي از دولت امير ماضي بودم، چنانكه فضل جاي ديگر نشيند، بندگان و نديمان بر او شوراندم و تخت مُلك از آن خود كردم و چنانكه كارها يكرويه شد، سايه بر مملكت افكندم. ليك ناگزير امير را بر دار مي بايست كرد؛ اگر نه، چون مدتي سپري مي شد، بر خون من مدعي مي‌شد.گذشتگان قصه كرده اند كه چون بدان آساني تخت مُلك به كسي رسد، اختيار آن است كه كسي از نزديكان مغضوب، هنري بنماياند براي رهايي خون او. اگر هنر وي مقبول افتد، بقاي عمر حاصل آيد، مگر آنكه مقبول نيفتد كه هر دو را با جمله حرّات بر دار مي بايست كرد. ملكه سيده امير در شارستان بر بالاي قلعت فرا آمد و سه مرتبت از اين طراز گرداگرد كنگره قلعت را خواست سپري كردن تا هنري به كمال نمايانده و خون امير رهانده باشد. چندي فرو افتادن او قريب بود كه امير را تا پاي چوبه دار برديم، ليك اعتدال باز يافت و باز امير را به بقاي عمر نيكو داشتيم. ملكه سيده پس از سوم بار عزيمت از نقطه آغاز كنگره به پايان رسيد و از بالاي كنگره به زير آمد. به قلعت اندر شديم و امير سخت شادمانه بود كه بندگان آنجا رفتند به تهنيت و فوج فوج مطربان شهر و بوقيان شادي آباد بجمله با سازها بخدمت آنجا آمدند.

امير در جوار تخت مُلك بود و خواست تاج بر سر نهادن كه خطاب به او گفتم: يا ماضي! تو را دار فاني پاي بر در است و شمشيرم از غلاف به قصد جان او بيرون شد. با خويشتن گفتم كه احتياط از لون ديگر بايد كرد كه اگر امير ماضي بقاي عمر يابد، كين چهارپاي در دل بپرورد و مرا عدم از صحيفه وجود بهره بود كه اين راهي نبهره باشد؛ ازيراك روزگارم بر كام رود با مرگ او.

تاج بر سر نهادم و بر تخت مُلك مسند گزيدم كه صلاح وقتِ مُلك جز آن نبود. پس از آن، وزيري گزيدم از براي ادارت امور كه جشني فراخور حال بر پا داشتند. روي سوي وزير كردم كه: اكنون كه خداوندي حق تر پيدا آمد و فرمان وي رسيد، آنچه از شرايط بندگي و فرمان برداري واجب كند، بتمامي بجا آوريد. وزير بر پاي خواست و زمين بوسه داد و گفت: فذلك آن بود كه بودني بوده است كه هركس به وسع اقبال، به دام افكند زمان را. چندي بر گفته او انديشيدم و از پندش آموختم كه از آدم إلي يومنا هذا چنين بوده است كه مي بايد جمله وزيران كشته شوند، اگر نه، شاهان كشته شوند. فرماني دادم كشتن وزير را و هر آنكس كه پس از او وزير مي شد و هر آنكس كه آرزوي وزارت در سر داشت و هر آنكس كه خواب وزارت مي ديد و هر آنكس كه پس از وزير مرتبت داشت و روزگاري وزيري مي گزيد و هر آنكس كه پس از آنكس كه پس از وزير مرتبت داشت و هر آنكس كه پس از آنكس كه پس از آنكس كه پس از وزير مرتبت داشت و هر آنكس كه پس آنكس كه پس از آنكس كه . . .


 
یکی از محصولات بی نظیر رسالت سی دی مجموعه سی هزار ایبوک فارسی می باشد که شما را یکعمر از خرید کتاب در هر زمینه ای که تصورش را بکنید بی نیاز خواهد کرد در صورت تمایل نگاهی به لیست کتابها بیندازید

30076< 2


 

 

انتشار داستان‌هاي اين بخش از سايت سخن در ساير رسانه‌ها  بدون كسب اجازه‌ از نويسنده‌ي داستان ممنوع است، مگر به صورت لينك به  اين صفحه براي سايتهاي اينترنتي